جناح در 25 دسامبر سال 1876 میلادی در «کراچی» و در خانوادهای مسلمان و شیعه چشم به جهان گشود.
پدر وی بازرگان و خواهرش «فاطمه» یکی از مبارزان دوران استقلال هند و پاکستان بود که تا آخر عمر در کنار محمد علی ایستاد و مبارزه کرد.
وی بعد از گذراندن دوران تحصیل در مقطع ابتدائی و دبیرستان، در سال 1892 وارد دانشگاه «لینکلن» شد و بعد از چهار سال تحصیل در رشته حقوق، به وکیلی چیره و زبردست تبدیل شد.
محمد علی فردی سختکوش و با انضباط فکری بالا بود که همین 2 عامل، بالهای صعود وی به بلندای قدرت شدند.
جناح چگونه به صحنه سیاست آمد؟
انگلیسیها با تأسیس حزب «کنگره ملی» هند قصد احیا منافع خود در شبه قاره را داشتند اما با ورود محمد علی جناح به این حزب، نه تنها فعالیت آن دیگر متناسب با منافع انگلیسها نبود بلکه وی با ترک حزب کنگره و پیوستن به حزب «آل اندیا مسلملیگ» به دفاع از حقوق مسلمانان پرداخت و بر خلاف اهداف آنها عملکرد.
وی مخالف فرقهگرایی بود، به همین علت یکی از چهرههای برجسته اتحاد بین مسلمانان و هندوها شناخته میشود و این درحالی بود که «گاندی» رهبر هندوها نیز متعصبانه با مسلمانان برخورد نمیکرد و خواهان حفظ اتحاد مسلمانان با هندوها بود به عبارتی میتوان گفت، گاندی و جناح اختلاف مذهبی با یکدیگر نداشتند بلکه در شیوه اداره کشور و اقدامات عملی با هم دچار اختلاف بودند.
در مارس 1927 جناح توانست طرحهای مسلمانان دهلی را تدوین کند اما در طرح مربوط به قانون اساسی حق رأی دادن از مسلمانان گرفته شد و تلاشهای جناح بینتیجه ماند.
او پس از این ناکامیها به لندن رفت و از دور فعالیتهای اجتماعی - سیاسی شبه قاره را دنبال میکرد.
جناح سرانجام در سال 1935 به هند بازگشت و رهبری حزب مسلم لیگ را بر عهده گرفت، ولی در این زمان مردم سرخورده شده بودند و از نظر سیاسی هیچ موضع روشنی نداشتند اما وی تسلیم نشد و به خاطر دلبستگی به اسلام تلاش کرد تا مسلمانان را متحد کند.
جناح دین اسلام را دین فردی نمیدانست و به ابعاد انسانی واجتماعی آن توجه داشت و حکومتی را میپسندید که هم نشانی از دموکراسی را داشته باشد و هم احکام اسلام در آن جاری باشد.
جناح و «اقبال لاهوری» از مدتها قبل با یکدیگر راجع به تأسیس «پاکستان» یعنی کشور مستقل مسلمانان صحبت کرده و به نتایجی در این زمینه دست یافته بودند.
جناح از سال 1940 بعد از پشت سر نهادن مرحله زمینهسازی افکار عمومی فعالیت علنی خود را برای تشکیل کشور مستقل مسلمان آغاز کرد.
با اینکه مخالفان جناح خواهان حفظ هندوستان یکپارچه که بر اساس نظام دموکراسی اداره شود بودند اما در عمل به خواستههای مسلمانان اهمیتی داده نمیشد و سرانجام در سال 1946 میلادی اختلاف بین حزب مسلم لیگ و حزب هندوها بالا گرفت و کار به درگیری کشید و کشتار فجیعی بین مسلمانان و هندوها اتفاق افتاد که احزاب مختلف هم نتوانستند آرامش را برقرار کنند.
در نهایت گاندی برای جلوگیری از خونریزی با طرح تقسیم هندوستان و استقلال پاکستان موافقت کرد.
سرانجام «مونت باتن» نایبالسلطنه انگلیس این طرح را به تصویب رساند و در 15 اوت سال 1947 میلادی پاکستان استقلال یافت.
جناح در حدود 13ماه در رأس حکومت پاکستان قرار داشت و خط مشی کلی سیاست خارجی آن را مشخص کرد.
وی همیشه در پی حل مسأله کشمیر برای ایجاد روابط دوستانه با هندوستان بود.
رهبر همچنین بر گرهگشایی از مسأله فلسطین اصرار میورزید.
جناح از همه مسلمانان به نیکی یاد میکرد و آنان را به سوی وحدت وتشکیل امت اسلامی فرا میخواند و از مسلمانان مصر، اندونزی، عربستان، ایران، افغانستان میخواست که برای همکاری و مساعدت با هم تلاش کنند.
محمد علی جناح سر انجام در 11 سپتامبر سال 1948میلادی در شهر «کراچی» دیده از جهان فرو بست.
جناح نماد مبارزه عقلانی و مذهبی مسلمانان است و به همین دلیل به او لقب «قائد اعظم» دادند.
همچنین مردم پاکستان از محمد علی جناح به عنوان «بابای قوم» یعنی پدر ملت یاد میکنند.
گاندی او را سرسخت ترین فرد ملی و مایه امید هند خطاب میکرد.
اقبال لاهوری او را منجی مسلمانان هند و حتی منجی تمام هندوستان میدانست.